بازخوانی دو حکایت از کلیله و دمنه با تأکید بر آموزه‌های جرم‌شناختی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرم‌شناسی دانشگاه کاشان

چکیده

شناخت بهتر فرهنگ گذشتگان، از رهگذر مطالعه‌ ی کتاب ‌های تاریخی و همچنین نوشتگان منظوم یا منثور ادبی میسر می‌ شود. ادبیات کهن کشورها، بیانگر پیشینه ‌ی تاریخی ارزش‌ های مشترک و باورهای مورد احترام در جوامع بشری است. کاوش آموزه‌ های جرم ‌شناسی در فرهنگ پیشینیان نیز، با بازخوانی آثار ادبی امکان ‌پذیر می شود. علم جرم‌ شناسی حاصل تلاش اندیشمندان عصر حاضر است، اما اندیشه ‌ی بشر هرگز از رهنمودها و رهیافت‌ های آن بی ‌بهره نبوده است. از این رو، خوانشِ جرم‌ شناختیِ آثار کهن و فاخر ادبی ایران و جهان، به درک بهتری از باورهای گذشتگان در این حوزه منجر می ‌شود. کلیله و دمنه، کتابی پند آموز با داستان‌ های کوتاه متعدد و گاه بلند است. تحقیق پیش رو، با گزینشِ دو داستان از میان حکایت ‌های بیان ‌شده در این کتاب، به بررسیِ همنواییِ این داستان‌ ها با نظریه‌ های مکتب اثباتی و آموزه‌ های تعامل‌گرایان می‌پردازد.

کلیدواژه‌ها